دلنوشته خانم جهانشاهی خواهر شهید علی جهانشاهی به برادرش شهید علی جهانشاهی نامه ( دل نوشته ) خانم سکینه جهانشاهی انبوهی به برادر شهیدش شهید علی جهانشاهی انبوهی بسم رب اشهدا و الصدیقین سلام برادر شهیدم , سلام لاله خونینم , سلام علی جان قراره واست حرفهایی رو روی کاغذ بنویسم , قراره باهات درد و دل کنم , تو دلم خیلی چیز است که نمی تونم به کسی بگم , شنیدم وقتی به کسی بگی التماس دعا , یه دینی میشه به گردنش , پس حتما باید برام دعا کنی . برادر عزیزم , خیلی دلم برایت تنگ می شود و برای تو پر می کشد . وقتی نامه های ترا می خوانم وقتی عکسهای ترا میبینم وقتی دفترچه خاطرات ترا مرور میکنم رنگ و بوی تو تمام فضای اتاق را پر می کند وقتی انها را می خوانم انگار تو کنارم هستی و ان روزها برگشته و ایکاش که ان روزها بر می گشت . نمی دانم مادر چگونه با خاطرات تو زندگی می کند ولی همیشه یه حسی به من می گوید که همیشه تو در کنار مادر هستی و شاهد راز و نیاز های شبانه مادری و می دانم دستی بر اشک های جاری بر گونه اش می کشی و به او جان تازه ای می دهی . علی جان , هدفی را که تو دنبال کردی و به ان رسیدی نه تنها سربلندی اسلام را ضمانت کردی و با خون پاکت ابروی اسلام و قران و پیامبر را حفظ کردی بلکه به ما هم ابرو و حیثیت دادی و به برکت خون توست که چراغ راه اینده ما, ...ادامه مطلب
نامه ( دل نوشته ) خانم سکینه جهانشاهی انبوهی به برادر شهیدش شهید علی جهانشاهی انبوهی بسم رب اشهدا و الصدیقین سلام برادر شهیدم , سلام لاله خونینم , سلام علی جان قراره واست حرفهایی رو روی کاغذ بنویسم , قراره باهات درد و دل کنم , تو دلم خیلی چیز است که نمی تونم به کسی بگم , شنیدم وقتی به کسی بگی التماس دعا , یه دینی میشه به گردنش , پس حتما باید برام دعا کنی . برادر عزیزم , خیلی دلم برایت تنگ می شود و برای تو پر می کشد . وقتی نامه های ترا می خوانم وقتی عکسهای ترا میبینم وقتی دفترچه خاطرات ترا مرور میکنم رنگ و بوی تو , ...ادامه مطلب